امام علی علیه السلام
ترجمه محسن فارسی
امام علی علیه السلام
ترجمه محسن فارسی
!!.ایا شما از این افراد سراغ دارید؟اگر سراغ دارید ملتمسانه از آنها در خواست کنید تا ما را و همه را دعاکنند.
امام علی علیه السلام
پسرم!
بدان و آگاه باش خدائى كه گنجهاى آسمانها و زمين در دستش مى باشد به تو اجازه دعا داده، و اجابت آن را بر عهده خويشتن نهاده. فرموده است كه هر چه مى خواهى از خودش درخواست كن تا درباره ات بخشش ورزد، و آمرزش از او بطلب تا تو را بيامرزد.
و كسى را هم ميان تو و خودش حاجب نگذارده، و براى اينكه اين و آن را نزدش به شفاعت ببرى وادارت نكرده.
اگر كار بدى از تو سر زده باشد هر آينه جلو توبه ات را نگرفته، و در انتقامجوئى تند نرفته.
آيا هنگامى كه در پيشگاهش اظهار پشيمانى نمودى به سرزنشت پرداخت، و آنجا كه سزاوار رسوا شدن بودى رسوايت ساخت؟
در پذيرفتن توبه سختى و فشار بكار برد، و بزهكاريت را به رويت آورد، از رحمتش نااميدت كرد؟ نه، بلكه بازگشت را از گناه برايت نيكى شمرد.
او همه بديهايت را يكى حساب نمود، ولى مزد خوبيهايت را ده برابر فرمود، و درهاى توبه را در برابرت بگشود. هر گاه او را بخوانى به آوايت گوش همى دهد،
و چون درد دلت را نزد او ببرى مرهمى بر آن همى نهد. آنچه در سينه نهان دارى به او مى گوئى، و نيازت را بى رودربايستى از درگاهش مى جوئى. از اندوه و گرفتاريت به پيشگاهش شكايت مى آرى، و چاره آنها را از او آرزو مى دارى،
و پيشرفت و رستگارى در هر كارى را به اميد او مى گذارى.
از همه چيز مانند عمر دراز و تندرستى هميشگى و فراخى روزى كه در گنجينه هاى رحمتش وجود دارد و جز او كسى ديگر نمى تواند به تو ببخشد برخوردار مى شوى،
و با نيايش در آستان قدس او كه كليد اين گنجينه هاست درهاى نعمتش را برويت باز كرده آسوده خيال رو به آرزوئى كه دارى مى روى. چون پيوسته باران رحمتش بر زمينه زندگيت مى بارد،
لذا اگر گاهى در اجابت دعايت تاخيرى روى بدهد نگران مباش زيرا او هرگز تو را از خود مايوس نمى دارد
. و بدانكه بخشش به اندازه نيت است! شايد موضوعى درخواست كنى و آن را بدست نيارى، اما دير يا زود بهتر از آن گيرت مى آيد و آنوقت دل به خوشى و شادى مى سپارى،
يا اينكه نه، انجام آنچه خواسته اى به سود و مصلحتت نبوده است، پس شايسته است كه ديگر درباره اش اصرار نورزى و مته بر دانه ارزن نگذارى. چه بسا اين چيزى كه طلبيده اى و خدا هم بى درنگ در كف دستت بنهد، مايه بدبختيت گردد و دين و دنيايت را بباد فنا بدهد. سعى كن درخواستهايت روى زيبائى و معنى دور بزند، نه مال، زيرا مال از بهر تو پريشانى ببار مى آورد و بيچارگى و وبال.
از وصیت امام علی علیه السلام به فرزندش
پسرم!
.و بدان كه راه دور و درازى در پيش دارى، و اين راه را كه همانا سعادت ابدى است بايد با سختى و دشوارى بپايان آرى.
از نيكى كردن غافل مشو، و توشه راه آخرت را پيشاپيش بفرست و پس از آن خودت به دنبالش برو.
بيش از طاقتت بار روى پشتت مگذار، زيرا وبال سنگينى آن گردنگيرت مى شود.
هر گاه در ميان مستمندان كسانى را يافتى كه كمكت كنند و توشه ات را از دنيا تا آخرت برايت بر دوش بكشند، و در روز رستاخيز كه بدان نيازمند هستى تحويلت بدهند، بى درنگ فرصت را غنيمت بشمار، و با دستگيرى از آنان بارت را به دستشان بسپار،
و تا مى توانى بيشتر به درد دلشان برس و بهتر تيمارشان كن. چه بسا بعدها دنبالشان بگردى و هيچكدامشان را نيابى!
اگر نيازمندى در دوران توانگريت وامى از تو خواست هماندم به او بده، تا در روز تنگدسيت آن را به تو باز گرداند.
و بدان كه گردنه سختى در پيش دارى هر كه بارش سبكتر است، وضعش از آنكه بارش سنگين تر باشد بهتر است، و در چنين گردونه اى حال كندرو، خيلى بدتر است از تندرو. و تو از اين راه ناگزير يا به بهشت مى روى و يا به دوزخ! پس تا هنوز اين راه را نرفته اى كارهاى نيكت را پيشتر بفرست، و منزل را قبل از اينكه وارد آن بشوى آماده ساز. چه، بعد از مرگ ديگر جاى گله گزارى نيست، و براى بدست آوردن خشنودى خدا نمى توان به دنيا بازگشت.
از وصیت امام علی علیه السلام به فرزندش
پسرم!
.هميشه در كار و بارى كه با كسى دارى ايمان و انصافت را بسان ترازو قرار بده، و خويشتن را در اين كفه و طرفت را در آن كفه بنه. آنچه براى خود مى پسندى براى ديگرى هم بپسند،
و هر چيزى كه براى خود بد مى دانى براى ديگرى هم بد و ناهنجار بدان.
و همانطور كه مى خواهى ستمى به تو نشود به هيچ بنده اى ستم مكن،
و اگر دوست دارى كه درباره ات نيكى روا دارند تو نيز به نيكى بپرداز.
رفتار زشتى را كه از سايرين سر مى زند خودت در پيش مگير، و به همان اندازه اى كه مايلى اين و آن سخنت را بپذيرند، تو هم سخنشان را بپذير.
پيرامون چيزى كه نمى دانى يا درست آن را نمى دانى دم مزن،
و زبان را به سخنى كه دوست ندارى مانند آن را بشنوى باز مكن.
و بدان كه خودپسندى نشانه بدخوئى و آفت خرد است.
در تلاش معاش بكوش،
ولى در انباشتن مالى كه ديگران پس از تو بخورند روزگارت را بباد مده كه كارى نكوهيده و بد است.
هنگامى كه در رسيدن به مقصدت رهنمون شدى در برابر پروردگار بزرگ بيش از پيش فروتن باش.
از وصیت امام علی علیه السلام به فرزندش
پسرم!
بدان و آگاه باش كه هيچكس مانند رسول اكرم- صلى الله عليه و آله و سلم- چنانكه شايد و بايد از خدا خبر نداده، و خدا هم تاكنون پيغمبرى چون او براى راهنمائى بندگانش نفرستاده. پس او را در زندگى به رهبرى خود بپذير، و براى رهائى از سختيها و رنجها راهى را كه آن پيشواى بزرگ رفته است در پيش بگير.
من در اندرز دادن به تو هيچ كوتاهى نورزيدم، و تو هم هر چند بكوشى نمى توانى آنچنانكه من به تو مى نگرم به خودت بنگرى. پسرم!
مطمئن باش اگر پروردگارت شريك و همتائى داشت بى گمان پيمبرانش به سراغت مى آمدند، و نمودارهاى پادشاهى و توانائى او را مى ديدى، و به رفتار و صفاتش پى مى بردى.
اما خدا بطورى كه خويشتن را وصف نموده پروردگارى است يگانه، احدى در جهانداريش با او ستيزگى و مخالفت نمى ورزد، و وجودى است كه هرگز نابود نمى گردد. از آنجائى كه پيش از اشياء بوده لذا نسبت به آنها اول است، اما اولى كه آغازى ندارد، و نظر به اينكه اشياء روزى پايان مى يابند و خودش تنها مى ماند از اين رو بر همه آخر است، ولى آخرى كه كسى نمى تواند حدى براى آن بگذارد.
بالاتر از اين است كه با احاطه دل و ديده خداونديش به ثبوت برسد. بارى، اگر به وجود او پى بردى، آنوقت چنانكه از چون توئى كم ارزش و ناتوان و پر نياز به درگاه آن بى نياز برمى آيد، در طاعتش بكوش، و براى ترس از كيفر و بيم از خشم و شكنجه اش جامه پارسائى و پرهيزكارى بپوش. زيرا او جز به نيكى و درستى تو را امر ننموده، و غير از بدى و كژى نهيت نفرموده.
پسرم! من تو را از دنيا و چگونگى آن و از گذران بودن و رنگ به رنگى شدنش آگاه ساختم، و به وصف آخرت و آنچه از بهر مردم آن آماده گشته است پرداختم، و درباره هر دوى آنها مثلهائى برايت آوردم، تا عبرت بگيرى و خوب آنها را بكار ببندى.
داستان آنانكه دنيا را آزموده باشند به كاروانيانى شباهت دارد كه از فرود آمدن در كاروانسرائى خشك و بى آب و علف خوششان نيايد و آن را پشت سر گذارند، و سختى راه و دورى يار و خستگى سفر و ناگوارى خوراك را بر خويشتن هموار كنند و به سراى سبز و پر آب و آبادانى كه جاى آسايش و آرامش و زندگى جاويدانى است روى آرند.
پسرم!
هر گونه پندار و كردارى را به اميد و يارى پروردگارت آغاز كن، و در پيشگاه او از كامروائى خويش و همچنين رهائى از انگيزه هائى كه سرگردانت مى دارد و به گمراهيت مى سپارد دم بزن.
همينكه يقين كردى دلت صاف و نرم و رام گرديد، و نظرت روى موضوعى خاص تعلق گرفت و از آن تخطى نورزيد، و تصميمت يكى بود، و از آن ننمود، ا
اندرزهاى مرا بياد بيار، و در بكار بردن آنها همت بگمار.
اما اگر آنچه خودت دوست دارى و به نظرت خوب بيايد و انديشه ات بپسندد برايت فراهم نشد، آنوقت بدان كه چون شترى سرگشته و گيج در بيابانى بيكران راهت را نمى شناسى، و در تاريكى وحشتزا از هر فراز و نشيبى مى هراسى.
و هواخواه دين هرگز اشتباه نمى كند و راهى را كه نمى داند نمى پويد، و در صورتى كه به اشتباه و يا گمراهى برخورد نمايد جلو خود را مى گيرد و آنقدر مى كوشد تا راه راست و درست را بجويد.
پس اى پسر، وصيتم را درياب، و بدان كه مالك مرگکهمان مالك زندگى است، و آفريننده همان ميراننده است، و نابود سازنده همان باز گرداننده است، و گرفتار كننده همان رهائى دهنده است.
و اين جهان جز به نعمتها و بخششها و درگيريها و نگرانيها و بيم از كيفرهاى روز بازگشت و يا چيزهاى ديگرى كه ما نمى دانيم، اما دست ازل در آن به امانت سپرده است، استوار و پايدار نمى ماند.
اگر در كارى اشكالى پيدا كردى آن را به حساب نادانيت بگذار، زيرا تو در آغاز آفرينشت نادان بوده اى سپس دانا شدى
. چه بسا امورى پيش مى آيد كه هيچكدام را ندانى، و خردت در پى بردن به آنها فرو بماند، و چشمت درست زير و رويشان را نبيند، ولى ديرى نمى گذرد كه به آنها پى ببرى و همه چيز را ببينى.
به آنكه تو را آفريده و پروريده و روزيت داده پناه ببر، و بايد كه عبادتگزاريت و سرسپردگيت براى خدا و همچنين بيم و هراست از او باشد.
از وصیت امام علی علیه السلام به فرزندش
پسرم
از هر چيزى بهترينش را برايت گرد آوردم، و زيباترينش را فراهم كردم. تو را از رنج آنچه در برابرت مجهول بود بياسودم،
و از روى مهربانى و دلسوزى در پرورشت كوشش نمودم.
بر آن شدم تا تو را كه در آستانه عمر و بهار زندگى هستى و نيتى پاك و دلى تابناك دارى به بهترين روش تعليم بدهم،
و نخست فرا گرفتن كتاب خدا و تفسير آن و آئين اسلام و احكامش و حلال و حرامش را در برنامه كارت بنهم.و جز آن به چيزى ديگر نپردازم، و بيهوده به دردسرت نيندازم.
و چون ترسيدم مبادا تو هم دچار اشتباهاتى كه برخى از مردم روى انديشه هاى خام و هوسهاى نافرجام مى كنند بشوى، لذا با اينكه مى دانستم از تنبيه و تذكر چندان خوشت نمى آيد، اما اين بد آمدن را بر كارىكه ممكن است انجامش برايت زيان داشته باشد و مايه تباهيت گردد ترجيح دادم.
تا مانند آنان سست نشوى، و به راه كج نروى. اميدوارم خداوند در اين تنبيه و تذكرى كه دادم بينا و رستگارت نمايد، و به مقصدى كه دارى راهنمائيت فرمايد.
بدان اى پسر، بهترين چيزى كه تو از وصيتم برمى گيرى و به آن عمل مى كنى همانا پرهيزكارى و ترس از خدا و اجراى آنچه او بر تو واجب گردانيده و پيروى از روشى كه پدران و نياكانت و نيك منشان خاندانت داشتند مى باشد.
آرى، آن سروران با پيشامدها مانند تو ساده و آرام برخورد نكردند، و پيرامون زندگى چنانكه تو آسان مى انديشى آسان نينديشيدند، بلكه پس از آزمايشهاى تلخ و ناگوار در كار خود بينا شدند و دانستند چه بايد بكنند، و از كدام راهى كه شايسته نيست در آن بروند روى برتابند.
ولى چنانچه دلت نخواست شالوده انديشه ها و آزمايشهاى گذشتگانت را بپذيرى، بايستى كه پژوهشهايت در اين زمينه ها آميخته با تفهم و تعلم باشد نه اينكه درباره حق و باطل و حلال و حرام در ورطه شك و شبهه دست و پا بزنى، و بگو مگوهاى بيهوده را پيش بگيرى
پسرم!
پسرم! به تو وصيت مى كنم كه هميشه پرهيزكار باش و از خدا بترس و فرمانش را بگزار،
و پيوسته دلت را به ذكر او آباد و روشن بدار،
رشته پيمانش را سخت با دست بگير، و ميان خود و او هيچ سبب و واسطه اى نپذير.
درونت را با پند و اندرز زنده كن
و كامهاى دل را در پارسائى و وارستگى بميران،
و آن را با يقين و ايمان نيرومند ساز و با دانش و خرد روشن گردان.
با يادآورى مرگ در خواريش قرار بده، و آهنگ فنا و نيستى و تباهى را بر زبانش بنه.
به سوگهاى جهان بينايش كن و از پيشامدهاى ناگوار و نابكاريهاى روزگار برحذرش بدار،
و اخبار و سرگذشتهاى گذشتگان را در دسترسش بگذار،
و آنچه را بر سر پيشينيان آمده است به يادش بيار
در ميان ديار و آثارشان روان شو و ببين كه چه كردند و از نزد چه كسانى دور شدند و سرانجام به كجا فرود آمدند؟
.ديرى نمى گذرد كه تو هم از اين دنيا خواهى رفت، و مانند ايشان نابود خواهى گشت.
پس، براى بهبود آرامگاهت از هم اكنون بكوش، و آخرتت را به دنيايت مفروش.
درباره آنچه نمى دانى سخن مگوى،
و چيزى را كه بدان وادارت نكرده اند بيهوده مجوى.
راهى را كه مى ترسى در آن گم شوى مرو. چه، سرگردانى بر سر دو راهى، بهتر از روبرو گشتن با بيم و نگرانى است.
امر به معروف كن تا تو را از نيكان بشمارند،
و با دست و زبانت از كارهاى ناپسنديده و حرفهاى زشت بپرهيز و از مردم هرزه دورىبجوى تا همه گراميت بدارند.
در راه خدا چنانكه شايد و بايد به جهاد بپرداز، و بمنظور يارى و پشتيبانى از حق طعنه و سرزنش بدكنشان را دور بينداز،
و براى رسيدن به حقيقت در هر جا كه باشد با هر گونه سختى و خطرى بساز.
احكام دين را خوب فرا بگير، و ناخوشيها را با بردبارى بپذير.
بهترين خويها شكيبائى است!
در همه پيشامدها خويشتن را به پروردگارت بسپار، و به پيشگاهش پناه بيار. زيرا او پناهى است نيرومند و توانا، و نگهدارى است عزيز و دانا.
رازت را به خدا بگوى، و نيازت را از او بجوى. زيرا هم بخشش و هم نوميد كردن در دست اوست.
پيش از هر كارى خوب و بد آن را بسنج، و سفارش مرا آويزه هوشت قرار بده و از آن روى متاب و از سخنم مرنج.
بهترين گفته ها آنست كه سود ببار آرد. نه اينكه شنونده را به سوز و گداز وادارد.
و بدانكه دانش بى بار و بر پسنديده نيست، زيرا ميوه اى از آن نشايد خورد، و نيز از دانشى كه آموختنش روا نيست بهره اى نبايد برد.
پسرم! من همينكه دريافتم عمرم بپايان رسيده است، و دمبدم بر سستى و ناتوانيم افزوده مى شود لذا به نوشتن اين وصيت نامه به تو مبادرت ورزيدم.
دريغم آمد پيش از آنكه اجل سايه سنگينش را بر سرم بيفكند آنچه در دل دارم برايت بر زبان نيارم، و تجربه هائى را كه در زندگى ديده ام در دسترست نگذارم.
و از اين ترسيدم كه هوسهاى بى جا و فريبندگيهاى دنيا پيش از من به درونت راه يابند و آن وقت بكردار اسب سركش از اندرزهايم رم بكنى، و سخنانم را با پا دور بزنى.
دل نوجوان به زمين تهى و بكر مى ماند، آنچه را در آن بكارند خوب مى گيرد. از اين رو پيش از آنكه دل نرم تو سخت گردد، و خردت براى پذيرفتن چيزهائى كه آزمودگان به مرور زمان بدست آورده اند همت ورزد، به ادب كردنت پرداختم،
و راه زندگى را چنانكه شايسته است برايت هموار ساختم.
تا از رنج آزمايش بى نياز شوى، و نتيجه اى را كه ما پس از كشمكشهاى فراوان به آن برخورديم، تو آسوده و آرام بكار ببرى، و چيزى كه بسا نخست در نظرمان پيچيده و تاريك مى آمد بينشت آن را ساده و آسان دريابد.
پسرم! اگر چه مانند كسانى كه پيشتر از من مى زيستند عمر نكردم، ولى با بررسى تاريخشان به رفتار و كردارشان پى بردم، و آنقدر در پژوهش آثارشان همت ورزيدم، كه سرانجام بسان يكى از خود آنها گرديدم.
و چون از جزئيات اوضاع و احوالشان آگاهى يافتم، انگار تار و پود اولشان تا آخرشان را در كارگاه زندگى دور و درازى كه پشت سر گذاردند بافتم.
بارى، من ديگر خوب و بد را با هم سنجيدم، و سود و زيان هر كارى را ديدم.
بخشی از وصیت نامه امام علی علیه السلام به فرزندش
از نامه امام علی علیه السلام به فرزندش امام حسن بن علی علیه السلام
درباره این سایت