پسرم
از هر چيزى بهترينش را برايت گرد آوردم، و زيباترينش را فراهم كردم. تو را از رنج آنچه در برابرت مجهول بود بياسودم،
و از روى مهربانى و دلسوزى در پرورشت كوشش نمودم.
بر آن شدم تا تو را كه در آستانه عمر و بهار زندگى هستى و نيتى پاك و دلى تابناك دارى به بهترين روش تعليم بدهم،
و نخست فرا گرفتن كتاب خدا و تفسير آن و آئين اسلام و احكامش و حلال و حرامش را در برنامه كارت بنهم.و جز آن به چيزى ديگر نپردازم، و بيهوده به دردسرت نيندازم.
و چون ترسيدم مبادا تو هم دچار اشتباهاتى كه برخى از مردم روى انديشه هاى خام و هوسهاى نافرجام مى كنند بشوى، لذا با اينكه مى دانستم از تنبيه و تذكر چندان خوشت نمى آيد، اما اين بد آمدن را بر كارىكه ممكن است انجامش برايت زيان داشته باشد و مايه تباهيت گردد ترجيح دادم.
تا مانند آنان سست نشوى، و به راه كج نروى. اميدوارم خداوند در اين تنبيه و تذكرى كه دادم بينا و رستگارت نمايد، و به مقصدى كه دارى راهنمائيت فرمايد.
بدان اى پسر، بهترين چيزى كه تو از وصيتم برمى گيرى و به آن عمل مى كنى همانا پرهيزكارى و ترس از خدا و اجراى آنچه او بر تو واجب گردانيده و پيروى از روشى كه پدران و نياكانت و نيك منشان خاندانت داشتند مى باشد.
آرى، آن سروران با پيشامدها مانند تو ساده و آرام برخورد نكردند، و پيرامون زندگى چنانكه تو آسان مى انديشى آسان نينديشيدند، بلكه پس از آزمايشهاى تلخ و ناگوار در كار خود بينا شدند و دانستند چه بايد بكنند، و از كدام راهى كه شايسته نيست در آن بروند روى برتابند.
ولى چنانچه دلت نخواست شالوده انديشه ها و آزمايشهاى گذشتگانت را بپذيرى، بايستى كه پژوهشهايت در اين زمينه ها آميخته با تفهم و تعلم باشد نه اينكه درباره حق و باطل و حلال و حرام در ورطه شك و شبهه دست و پا بزنى، و بگو مگوهاى بيهوده را پيش بگيرى
كه ,تو ,مى ,روى ,چيزى ,ها ,و به ,حلال و ,در اين ,تو را ,تنبيه و
درباره این سایت